معرفی کتاب | "تب عشق"
به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی؛ کتاب "تب عشق" مستند داستانی زندگی و خاطرات سردار شهید "علی اکبر رباط سرپوشی" است که با نگاهي تازه جمعآوری شده است. حکایت زندگی این شهید آنقدر شیرین و خواندنی است که میتواند تا سالیان سال نقل محفل جوانان و جوانمردان باشد. این کتاب در 2000 نسخه و 273 صفحه توسط انتشارات مدافعان به چاپ رسیده است.
سردار شهید علی اکبر رباط سرپوشی و پاسدار شهید علی اصغر رباط سرپوشی دو برادر و از دیار اسفراین هستند که در این کتاب بیشتر به زندگی علی اکبر، برادر بزرگتر پرداخته شده است.
این کتاب، به نوعی گردآوری تحقیق مولف و مصاحبه او با پدر، مادر، دوستان و همرزمان شهید علی اکبر رباط سرپوشی است.
آغازین مطالب کتاب، متنی
ادبی است که ذهن خواننده را با واژه های زیبا و جمله های آهنگین، مجذوب خواندن می
کند. ذهن خواننده در این کتاب،
با بیان سلیس و روان نویسنده، که از زبان پدر، مادر و یا دوستان روایت شده، قدم به
قدم از تولد تا شهادت، همگام می شود.
خواننده از همان بچگی که علی اکبر، گریبانگیر بیماری سخت می شود با او همراه است و تا آنجا که یک بار، تب سوزناک کودک بیمار که بر پشت پدر راهی درمان است و سوزش عجیب آن سبب آشفتگی پدر می شود، هم قدم است و تا جایی که در سومار آسمانی می شود همراه می شود.
پدر، وقتی کودک را از پشتش بر زمین گذاشت، دریافت که سوزش پشتش نه از داغی آفتاب، که از تب پسرش است.
این تب، علی اکبر را می رهاند اما در نهایت بار دیگر، در جبهههای حق علیه باطل بر قلب و بر دامنش مینشیند و این بار تب عشق معبود است که در سومار، او را آسمانی میکند.
علی اکبر در سال ۶۱، در عملیات مسلم ابن عقیل در شهر سومار، به شهادت رسید.
فرازی از وصیتنامه سردار شهید علی اکبر رباط سرپوشی:
«هنگام شهادتم چشمهایم را باز نگه دارید تا مردم بدانند که من با چشمان باز این راه را انتخاب کردم نه با چشم بسته و دستهایم را از تابوت بیرون بگذارید تا مردم ببینند که چیزی با خود نبردم بلکه با دست خالی نزد خدای خود رفتهام.»
شهید علی اصغر رباط سرپوشی هم سه سال از علی اکبر کوچکتر است و در سال ۶۲ در ایلام به شهادت رسیده است.
علی اصغر در روستای گراتی اسفراین در کنار مزار بردارش آرام گرفته است.
انتهای پیام /